کد مطلب:90419 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133
واژه ها وصل: پیوستن چیزی را به چیزی، رسیدن به كسی (به ویژه به معشوق) در مقابل هجر، پیوند دهی در قبال فصل، «و یسعتمل الواصل فی المعانی و الاعیان»، وصل در معانی و در اعیان خارجی استعمال می شود. قطع: بریدن، جدا كردن، قطع علاقه، ترك علاقه كردن، قطع طریق، راه را طی كردن، بر كسی چیره شدن است. ترجمه: پرواپیشه و پارسا با كسی كه رابطه ی مودت و محبت را از او بریده ارتباط برقرار می كند. شرح: انسان پرواپیشه از این عمل لذت می برد، زیرا انسانهای با فضیلت و بزرگ همت، هیچگاه در صدد معامله ی به مثل و انتقام نبوده و نیستند و تیرگی روابط را در حد توان، با علاقه و محبت (كه گویای نوع دوستی است) اصلاح می نمایند، گرچه در این [صفحه 440] جمله، از معنای «من» سخنی به میان نیامده است، اما با توجه به آیات و تصریح پاره ای از روایات، مراد از قاطع و واصل، ارحام و خویشاوندان است كه پیوند و خویشاوندی، موجب ارتباط آنها شده است و خویشاوندان، در این جا معنای وسیعی دارد كه بعضی به حقیقت و برخی به مجاز در تحت این معنا قرار می گیرند. قطع و وصل به ترتیب، خطرات و فوایدی را در بر دارند كه در احادیث، به آنها اشاره شده و قطع كننده ی رحم را از این عمل برحذر و آنكه صله ی رحم به جا آورد مورد تشویق قرار داده اند. «(عن امیرالمومنین علیه السلام فی خطبه): اعوذ بالله من الذنوب التی تعجل الفناء، فقام الیه عبدالله بن الكواء الیشكری، فقال: یا امیرالمومنین! او یكون ذنوب تعجل الفناء؟ فقال: نعم و یلك، قطیعه الرحم.»: امیرالمومنین علیه السلام در طی خطبه ای فرمود: به خدا پناه می برم از گناهانی كه در نابودی تعجیل می كنند،! عبدالله بن كواء، برخاست و پرسید: یا امیرالمومنین! آیا گناهانی كه در نابودی تعجیل كند وجود دارد فرمود: آری، وای بر تو آن قطع رحم است كه قطع كننده ی رحم را نابود می كند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «ان الرحمه لا تنزل علی قوم فیه قاطع الرحم.»: رحمت الهی، بر گروهی كه در بین آنها قطع كننده ی رحم وجود داشته باشد، نازل نمی گردد. حدیث دیگر از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: «ان اعمال بنی آدم تعرض علی الله عشیه كل خمیس لیله الجمعه، فلا یقبل عمل قاطع رحم.»: به درستی كه اعمال آدمیان، در هر پنجشنبه شب (شب جمعه) بر خداوند عرضه می شود. تنها عملی كه قابل قبول نیست، عمل قطع كننده ی رحم است كه پیوند خویشاوندی را بریده است. [صفحه 441]
«و یصل من قطعه»
صفحه 440، 441.